جواب معرکه
---
**عروسک کودکی من**
دوران کودکی با خاطرات شیرین و لحظات فراموشنشدنی همراه است. یکی از مهمترین عناصر این دوران برای من، عروسک دوستداشتنیام بود. عروسکی که نه تنها اسباببازی بود، بلکه همدم و دوست دوران کودکیام به حساب میآمد.
عروسک من، لباسی صورتی و موهایی بلند و فر داشت. چشمهایش درخشان و همیشه لبخندی زیبا روی صورتش بود. هرگاه احساس تنهایی میکردم یا نیاز به کسی داشتم که با او صحبت کنم، این عروسک کوچک و مهربان همیشه آماده بود تا به من آرامش بدهد.
هر روز بعد از مدرسه، اولین کاری که میکردم این بود که به اتاقم میرفتم و عروسکم را در آغوش میگرفتم. با او بازی میکردم، داستانهای خیالی میساختم و ساعتها با هم سرگرم میشدیم. حتی گاهی او را به گردش میبردم و به عنوان بهترین دوستم به دیگران معرفی میکردم.
آن عروسک به نوعی تبدیل به نماد امنیت و آسایش برای من شده بود. در شبهای تاریک و سرد زمستان، وقتی زیر پتو میخزیدم، عروسک من همچنان در کنارم بود و از من مراقبت میکرد. او مانند سپری در برابر ترسها و نگرانیهایم عمل میکرد.
اکنون که بزرگ شدهام، هنوز هم آن عروسک را نگه داشتهام. هر بار که به او نگاه میکنم، یاد خاطرات زیبای کودکیام میافتم. عروسکم همچنان در یک گوشه از اتاقم نشسته و مثل یک دوست قدیمی به من لبخند میزند.
عروسک کودکی من، نه تنها یک اسباببازی ساده بود، بلکه همدمی بود که در لحظات شاد و غمگین همراه من بود. او همچنان برای من نماد خاطرات خوش دوران کودکی است و هر بار که به او نگاه میکنم، احساس میکنم دوباره به آن دوران شیرین بازگشتهام.